آیین نوروزی در کنار رودخانه «سیحون» تاجیکستان
 

آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-9

آیین نوروزی در کنار رودخانه «سیحون» تاجیکستان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «خجند» از جمله شهرهای باستانی و تاریخی ماوراءالنهر است که هم‌اکنون در کنار رودخانه سیحون در تاجیکستان کنونی قرار دارد.

این شهر در تاریخ  مورد ستایش و تمجید مؤلفان و مورخان قرار گرفته به طوریکه «سمعانی» در توصیفخجند چنین می‌نویسد: «خجندی منسوب است به خجند و آن شهر بزرگ پرنعمتی است برکنار سیحون از بلاد مشرق و گاهی نیز به آن خجنده می‌گویند».

مردم خجند و نواحی آن از قدیم‌الایام تاکنون سنت‌ها و آداب و رسوم نیاکان خویش را حفظ کرده و در پویایی آن‌ همواره تلاش کرده و سعی کرده‌اند این سنن را در سینه‌های خود محفوظ بدارند و آن‌ها را از باد روزگاران ایمن نگه دارند.

مردمان این حوزه مراسم‌ها و جشن‌های ملی و مذهبی به‌ویژه نوروز را با شور و شوق برگزار می‌کنند به طوریکه این سنت‌ها در روح و روان مردم جای گرفته و تمام افراد از یک ساله تا 100 ساله در پویایی آن‌ها تلاش می‌کنند.

جشن نوروز در بین این مراسم و عید‌ها جایگاه ویژه و ممتازی دارد با پایان فصل دی و آب شدن برف و دمیدن نخستین سبزه‌ها و شکوفه‌ها در دامن کوه و تپه‌ها «گل بایچیچک» می‌روید که در واقع این گیاه مژده بهار و نوروز را می‌آورد و کودکان و نونهالان این گل را از دامنه کوه‌ها می‌چینند و به عزیزان خود تقدیم می‌کنند.

زنان نیز در این ایام در کنار مردان برای تجلیل باشکوه جشن نوروز تلاش می‌کنند و از چند روز قبل گندم را خیس کرده تا سبز شود و از سبزه آن غذای «سمنک» درست می‌کنند.

جالب اینجاست که در آماده کردن این غذای نوروزی بیشتر زنان سخاوتمند و خیر و آنانی که در طول سال در خانواده‌هایشان کسی فوت کرده باشد، شرکت می‌کنند زیرا مردم این خطه ادب‌پرور بر این باورند که اگر در تهیه این غذا اهل خانواده‌های عزادار و غم‌دیده شرکت نکرده و حضور نیابند، سمنک شیرین نمی‌شود.

تهیه این غذا که با شعر خوانی و سرودهای سنتی انجام می‌شود، به محض آماده شدن که گاهی 3 روز طول می‌کشد، نخست از آن برای خانواده‌های عزادار می‌برند و کام آن‌ها را شیرین می‌کنند.

این درحالی است که تهیه سمنک از اول شب تا صبح ادامه می‌یابد و در این مدت زنان با نوبت آن را با چوب به هم می‌زنند و این اشعار نوروزی توسط زنان خوانده می‌شود:

سمنک در جوش ما کفچه زنیم

دیگران در خواب ما دَفچه زنیم.

سمنک رمز بهار است

دلخوشی سالی یک بار است

سال دیگر یا نصیب!....

سمنک در دیگ‌های بزرگ تهیه می‌شود و همه مردم تلاش می‌کنند از این غذا کام خود را شیرین کنند زیرا بر این باورند که هر کس از این غذا تناول کند کامش تا سال دیگر و تا نوروز دیگر شیرین خواهد ماند و عزا و ناخوشی در منزل آنها را نخواهد زد.

در کنار سمنک «کشک» که از گندم تهیه می‌شود، آماده شده و مردم هر محله سعی می‌کنند با این غذا هم‌محلی‌ها و همشهریان خود را پذیرایی کنند.

این غذای شیرین و خوش طعم در کنار سایر غذا‌های سفره نوروزی-کلچه، برک، شیرینی، قند، حلوا، نبات، شکر، شهد، ... جای می‌گیرد.

در ایام، نوروز سفره‌ها معمولاً 3 تا چهار روز باز هستند و در مهمانخانه‌ها(در بین تاجیکان آسیای مرکزی مرسوم و معمول است که یکی از خانه‌های خود را ویژه پذیرش از مهمان قرار دهند که آن را مهمانخانه می‌گویند و بر این باورند که اگر در هفته هیچ کس مهمان این اتاق نشود، یک ناخوشی‌ در آن خاندان رخ می‌دهد) نیز در ایام نوروز باز است و خویشان، فامیل‌ها، آشنایان و دوستان ضمن تبریک و شادباش و صرف شیرینی و غذای نوروزی، کام خود را شیرین می‌کنند و بر سر دسترخان (سفره)چنین دعا می‌کنند: خدایا، خداوندا، غائبان را حاضر، بیماران را شفا، اسیران را رها و بدهکاران را از قرض نجات ده و همه بندگان کلمه‌گوی را در پناه عصمتت نگه دار و به 100 ماه و سال بی نقصان، ما را برسان:

ای خداوند زمین و آسمان

تا به نوروز دیگر ما را رسان!

همچنین مرسوم است که مردم به محض دیدن یکدیگر به جز پیام‌های منثور تبریکی به همدیگر با ابیاتی شاعرانه و موزون و آبدار مبارک باش می‌گویند:

نوروزتان فیروز باد

هر روزتان نوروز باد.

* ***********

آمده نوروز هم از بامداد

آمدنش فرّخ و فرخنده باد!

علاوه بر این در فولکور و ادبیات شفاهی مردم تاجیک ده‌ها بیت و رباعی، 2 بیتی، غزل، قصیده و غیره، در وصف و ستایش نوروز موجود است که احساس سرور و شادی مردم در آن‌ها نهفته است.

نوروزه به نو بهار کی می بینم؟

گلها ره به یک قطار کی می بینم؟

گلها ره به یک قطار در فصل بهار

دنیاره به یک قرار کی می بینم؟

**************

نوروز رسید لاله خوشرنگ بر آمد

بلبل به تماشای دف و چنگ بر آمد

مرغان هوا جمله بکردند پرواز

مرغ دل من از قفس تنگ بر آمد.

****************

نوروز نو بهاران بر دوستان مبارک!

فریاد عندلیبان بر بوستان مبارک!

در ایام نوروز در منطقه سغد و نواحی و شهرستان‌های اطراف آن زمین و آسمان همراه مردم شادی می‌کنند و معمول و مرسوم است که مردم در کار دسته‌جمعی با نظافت کردن کوچه و خیابان‌ها، قبرستان‌ها و گچ مالیدن به تنه درختان به خاطر ایمنی از هر نوع حشره، پرداخته و سعی می‌کنند محلشان آشغال و کثیفی نباشد.

در این روز عزیزترین افراد محل که کشاورزان دست و دل باز  هستند، در مزرعه حاضر می‌شود و بذر و دانه بر آن می‌پاشند و پس از خواندن آیاتی چند از قرآن مجید به زمین خطاب می‌کند: «من از تو و تو از من» و با امید دانه‌ها را به زمین پاشیده و به دنبال آن کار کشاورزی شروع می‌شود.

این در حالی است که در ایام نوروز مردم برای مراسم اصلی تجلیل این جشن در مکان‌های بزرگ از قبیل استادیوم‌‌ها جمع می‌شوند و دیگ‌های غذا را آنجا می‌گذارند و سفره پهن می‌کنند در ضمن تمام مردم در این مراسم حاضر شده و مهمانان را روی کُرپَه چه –دوشک می‌نشانند و میزبانان برای آنان، نان، چایی، غذا و غیره، آورده و از آن‌ها پذیرایی می‌کنند.

سپس در هنگام تناول غذا هرگونه بازی‌های سرگرم‌کننده و ورزش‌ها همچون طناب کشی، شطرنج، کشتی و غیره، برگزار می‌شود که در این بازی‌ها مهم‌ترین هدف نشان دادن جوانمردی، خوش اخلاقی و فروتنی است.

در بازی کشتی ملی تاجیکی «کورش» که هر 2 پهلوان با جامه و کمربند به نبرد می‌نشینند هر کس 3 نفر را مغلوب کند پیروز میدان محسوب شده و جوایزی به او تعلّق خواهد گرفت.

علاوه بر این مسابقه بزکشی نیز انجام می‌شود که در آن بهترین چاوندازان (اسب سواران) منطقه، از جمله از کشورهای همسایه مثل ازبکستان و قرقیزستان با اسب‌های معروف محلی همچون اسب ترکمنی، اسب ختلی(از این نوع اسب در تاریخ گذشته زیاد شده و حتی فردوسی نیز اسب ختلی را بسیار می‌ستاید که محل پرورش آن استان ختلان تاجیکستان است) شرکت می‌کنند.

شرایط بازی اینگونه است که هر کس سوار بر اسب، بز کشته شده را به محل تعیین شده برساند، پیروز است و این به آسانی میسر نیست زیرا با مخالفت و ممانعت رقیبان خود مواجه می‌شود لذا بازیگران به صورت گروهی و تیمی این کار را انجام می‌دهند که چالاکی و حرکت سریع و مهارت خوب اسب‌سواری را طلب می‌کند.

این بازی از سابقه قدیمی برخوردار بوده و بیشتر در مراسم ختنه پسران اجرا می‌شود و صاحب جشن جایزه‌ای تعیین می‌کند که اسب‌سواران برای کسب آن تلاش زیاد به خرج می‌دهند.

علاوه بر این شرکت کنندگان در این بازی باید دارای مهارت، شجاعت، جوانمردی، گذشت و مردانگی بوده و پیروز کسی است که این اصول را رعایت کند.

از دیگر سنت‌های حسنه که در نوروز انجام می‌شود رسم زیارت قبور گذشتگان و نثار فاتحه و دعا به روح آنان است که قبل از همه، مردم به منزل کسانی که از نوروز گذشته تا امسال عزیزی را از دست داده‌اند، رفته و فاتحه می‌خوانند.

جالب‌تر اینکه هر نوزادی که در این ایام به دنیا بیاید اگر پسر بود، «نوروز محمد»، «نوروز باقی»، «نوروز بیک» و اگر دختر بود «نوروز ماه» و «نوروز بیکا» و ...، نام می‌گیرد.

در مجموع هیچ جشن و مراسمی در خجند باستان و شهرستان‌های اطراف آن مثل نوروز با شکوه و جلال تجلیل نمی‌شود که گرامیداشت آن از هشتم مارس شروع و در 21 و 22 مارس به پایان می‌رسد.

 

انتهای پیام/.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها